tag:blogger.com,1999:blog-8956173962147759322.post552026640149723568..comments2023-04-26T03:19:28.976+03:30Comments on دیالوگ با خودم: آن دم که چشمانت بوی گندم می داد ...Unknownnoreply@blogger.comBlogger7125tag:blogger.com,1999:blog-8956173962147759322.post-38250669943423437722009-08-23T02:30:04.000+04:302009-08-23T02:30:04.000+04:30بارها و بارها حس کرده ام که صدای خرد شدنم رو زیر ب...بارها و بارها حس کرده ام که صدای خرد شدنم رو زیر بار خاطرات ،به وضوح دارم می شنوم.درست همون لحظه که از ته دل آرزو می کنم کاش خاطره ای نداشتم،می بینم که دارم مثل ارزشمند ترین دارایی زندگیم، از خاطراتم با چنگ و دندون محافظت می کنم!سمانهnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-8956173962147759322.post-78972334112661803092009-08-23T02:49:31.000+04:302009-08-23T02:49:31.000+04:30یادته بهت گفتم یک بار با همه وجودم عاشق شدم؟ و وقت...یادته بهت گفتم یک بار با همه وجودم عاشق شدم؟ و وقتی که وقتش رسید که بگذرم چه دماری از روزگارم در اومد..فکر کردم که گذشتم و همه چی گذشت! اما موندم تو خاطره اش! گیر کردم اون هم با تمام رنج آور بودنش!کم کم دیدم شده مثل یه جور لذت مازوخیستی. انگار ارضا می شدم از اینکه تصور کنم زمانی عاشق بوده ام و این حس که همچنان هم بودم!<br>گاهی صادق بودن با خود،خیییییییلی سخت می شه ولی می ارزه!<br>زندگی به آرامی به آدم یاد می ده که باید عبور کرد،اونقدر که یه روز به حماقت خودت بخندی که چه طور تونستی و دلت اومد با این مهلت کم،این همه وقت بمونی تو ساخته دهنت!سمانهnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-8956173962147759322.post-15921233930501274602009-08-23T02:57:40.000+04:302009-08-23T02:57:40.000+04:30اگه خاطره نبود....هیچ مشکلی برای فراموشی نبود...هی...اگه خاطره نبود....هیچ مشکلی برای فراموشی نبود...<br>هیچ اعصاب خوردی نبود....<br>من هم عاشقم.....میترسم از اون لحظهع ای که حوای من....خاتونhttp://www.donkey2.blogfa.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-8956173962147759322.post-27677234194012163512009-08-23T06:24:20.000+04:302009-08-23T06:24:20.000+04:30یکی از دوستام یه بار بهم گفت من هیچ خاطره ای از گذ...یکی از دوستام یه بار بهم گفت من هیچ خاطره ای از گذشته یادم نمی آد، بهش گفتم خوش به حالت که در حال زندگی می کنی!! ولی اون داره تمرین می کنه که یادش بمونه که وقتی پیر شد از خاطره هاش باد کنه، برای اولین بار در زندگیم از اینکه در خاطره هام زندگی می کنم خوشحال شدم...سپیدهhttp://sepinotes.wordpress.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-8956173962147759322.post-63690123745534251532009-08-23T11:43:31.000+04:302009-08-23T11:43:31.000+04:30فکر نمی کنم یه روزی بتونم بخندم ... (:فکر نمی کنم یه روزی بتونم بخندم ... (:بهروزnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-8956173962147759322.post-49965268922207601292009-08-25T10:16:17.000+04:302009-08-25T10:16:17.000+04:30تا وقتي كه آدم براي خدا و آينه و خنده شيطان و خاطر...تا وقتي كه آدم براي خدا و آينه و خنده شيطان و خاطره و بستني و ... هرچيزي غير از خودش نقشي قائل باشه هر روز روز از دست دادن و شكستن و غمه. هر روز.سارا پارسيhttp://sara-parsi.blogfa.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-8956173962147759322.post-38492354509073865652009-08-26T23:24:24.000+04:302009-08-26T23:24:24.000+04:30تفکر برانگیز ترین حرفی بود که شنیدم راجع به این پس...تفکر برانگیز ترین حرفی بود که شنیدم راجع به این پست . مرسی . فکر نمی کنم به این سادگی ها باشه که همه چیز بی نقش بشن . <br>کماکان رو این حرف فکر می کنم (:بهروزnoreply@blogger.com