tag:blogger.com,1999:blog-8956173962147759322.post7184804844173209746..comments2023-04-26T03:19:28.976+03:30Comments on دیالوگ با خودم: زخمUnknownnoreply@blogger.comBlogger2125tag:blogger.com,1999:blog-8956173962147759322.post-69864281382134989152009-10-05T11:21:18.000+03:302009-10-05T11:21:18.000+03:30بله خوب و البته گاهی در زخم ها زندگی هایی هست که ب...بله خوب و البته گاهی در زخم ها زندگی هایی هست که بازم زخمن!<br>هنوز نمیدونم من تو زخمم یا تو زندگی زخم دار!چرندگوی بزرگ(اسبق)noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-8956173962147759322.post-8808934100303266492009-10-05T23:02:37.000+03:302009-10-05T23:02:37.000+03:30چرندگو جان ، بسیار خوشحالمان کردی با این نظرت ، گف...چرندگو جان ، بسیار خوشحالمان کردی با این نظرت ، گفتیم دیگر رفتی و خبری ازت نخواهد شد ، اما هستی هنوز لامصب و از این بابت بسیار نشاط بر ما رفت !<br>اگر جایی می نویسی رو نما لطفا !<br>راجع به این زخم و زندگی و این حرف ها هم نظرت ما را به گه گیجه انداخت اساسی . ولی در کل فکر می کنیم که اصولا همه همین طوریم ( منظورمان از همه ، کسانی است که فکر می کنند ها ! ) به نظر ما زیاد جای نگرانی نیست ، بالاخره یک روزی درست می شود عزیز جان ، زیاد غصه اش را نخور .خر نسبتا فهیمnoreply@blogger.com