۱۳۸۷ آبان ۲۹, چهارشنبه

یک نقد

اولین نکته ای که هنگام تماشای کارناوال با لباس خانه به ذهن خطور می کند این است که با نمایشی روبرو هستیم با موضوعی از بطن جامعه. کمتر فردی را می توان پیدا کرد که تا کنون با هیچ یک از موضوعات پنج اپیزود مختلف این نمایش به چالش کشیده نشده باشد.


ناهنجاری هایی اجتماعی که گاها حادثه ای در گذشته عامل وجود امروزشان گشته ، مشکلاتی روانی که فرد بیمار با آن دست به گریبان است : "  تصویر مخوفی از یک متجاوز ، تصویر مهربانی از یک مادر فراموش شده ، تصویر کابوس گونه ای از یک عشق ویران ... "


تا اینجای کار خوب است . فکری پشت متن خوابیده . اما ...


اما تا انتهای اجرا دیگر این فکر را به صورت بیدار نمی توان پیدا کرد . شاید بتوان گفت نقطه ی ضعف نمایش هم همین باشد ؛ که بیان می دارد چنین واقعیاتی وجود دارند ولی راه حلی برای برخورد با آن ها ارائه نمی دهد . در واقع پس از پایان نمایش ، مخاطب سردرگم ، نمی داند که اگر بر فرض مثال در آینده با یکی از این معضلات مطرح شده روبرو گشت چه عکس العملی باید از خود نشان دهد . اصلا رفتار صحیح با این گونه ناهنجاری ها چگونه است ؟!


به نکته ی دیگری که می توان اشاره کرد حجم وسیع شوخی های کلامی در این نمایش است . خصوصا که از اپیزود سوم به بعد جزء جدا نشدنی نمایش می شوند و مدام تماشاگر را به خنده وا می دارند .


این طور به نظر می رسد که ترس از برقرار نشدن ارتباط مخاطب با موضوع جدی این نمایش (و شاید خسته شدن از این حرف های جدی) کارگردان را وا می دارد تا از این حربه استفاده کرده و دوباره نبض جریان را در دست بگیرد و مخاطب را به عرصه بازگرداند.(مشکلی که شاید بتوان گفت در بسیاری از متن های فارسی امروز می توانیم آن را مشاهده کنیم. همراه باقی ماندن تماشاگر با نبض اجرا به قیمت زیر سوال بردن فهم مخاطب و استفاده از هجو و هزل)


در هر حال شاید بتوان این خنده را نقطه ی مثبتی برای نمایش دانست اگر از این زاویه به موضوع بنگریم که استفاده از این ابزار می تواند خوشایند تماشاگر عام (مخاطبی که شاید سالی یک بار هم گذرش به سالن های اجرای تئاتر نیفتد) باشد و کم کم باعث جذب همین مخاطب و بالا رفتن سطح فرهنگی جامعه  شود(!!) .


هر چند که می شد از سطح های بالاتری از شوخی همچون کمدی موقعیت ، طنز (خنده ای همراه با تفکرو نقد) و ... استفاده کرد .


 


در کنار همه ی این مسایل از فاکتور هایی همچون موسیقی خوب نمایش و بازی های خوب بازیگران (خصوصا بازی محمد حاتمی) نمی توان به سادگی گذشت .


در هر حال کارناوال با لباس خانه نمایشی است پنج اپیزودی شاید بعضا دل نشین که بیان می دارد " زندگی با همه ی خوبی ها و بدی هایش ، زندگی با همه ی لحظات طنز و تراژیک آن ، مثل یک کارناوال است با لباس خانه ، که ارزش زیستن دارد ! "

۱۳۸۷ آبان ۱۹, یکشنبه

What?Are you kidding me?

تاریخ : 18/8/1387


شماره : 1


پیوست : ندارد


 


مدیریت محترم روابط عمومی شرکت ایر تویا :


 


احتراما به استحضار می رساند اس ام اس ای تبلیغاتی با مضمون :


" تویوتا کمری با پرداخت 12 میلیون در نمایندگی های ایر تویا     تلفن : 82177621 "


در تاریخ 18/8/1387 دقیقا در میانه ی خواب شیرین توسط این جانب دریافت گردید . از آنجاییکه این تبلیغ نا بجا مخل آسایش و آرمیدن ما گردید از این رو اعلام می دارد از این تاریخ به بعد دیگر خریدی از آن شرکت محترم نخواهیم داشت.


متوجه هستید که اصلا بحث مادیات در میان نیست (!!)


قبلا از درک متقابل آن مدیریت محترم کمال سپاس گذاری را داریم.


 


 


با تشکر


ارادتمند


خر نسبتا فهیم خواب آلوده