۱۳۸۶ مهر ۹, دوشنبه

بازی

ما به یک بازی دعوت شده ایم ! اولین باری است که در زندگیمان ما را به یک بازی دعوت نموده اند . ما چقدر محبو بیم!

ناخود آگاه یاد بازی دیو ید فینچر می افتیم . ناخود آگاه مقایسه شروع می شود . بازی ما کجا و بازی او کجا ... ما کجا و او کجا ...

واضح است که ما از او سر تریم فقط امکانات نداریم!!

روده درازی دیگر بس است . می رویم سر اصل مطلب :

۵ چیزی که از آنها متنفریم...

ما زیاد فکر کردیم. مغز ما به ما گفت ما دوست داریم از چیزی تنفر نداشته باشیم.

پس فقط تنفرمان از یک چیز را بیان می کنیم و برای بازی از چیزهایی می گوییم که از آنها بدمان می آید:

از هر مادر به خطایی (چه داخلی چه خارجی) که قصد خیانت یا تجاوز به این آب و خاک را در سر داشته باشد متنفرم.

و حالا بازی :

۱.از کسی که بیاید با دختری که دوستش داریم لاس بزند.

۲.رذایل اخلاقی خودمان

۳.از آدم احمقی که متوجه احساسمان نسبت به خودش نباشد.

۴.روشنفکری که خود را از مردم جدا کرده باشد.

۵.لوبیا قرمز!

از آنجاییکه ما خریم و خر جماعت زیر بار هیچ قانونی نمی رود ما نیز قانون این بازی را در هم می شکنیم و از هر کسی که دوست دارد در این بازی شرکت کند دعوت به عمل می آوریم . باشد تا شما نیز مثل ما عقده ی دعوت شدن به بازی نداشته باشید !

پی نوشت ۱ : مکتب خانه ها باز گشته. ما امسال باید یک جایمان را تنگ تر نما ییم . عذر تقصیر می طلبیم از تمام  دوستا نی که به ما سر زدند و ما هیچ...

چشممان کور جبران می کنیم.

سعی می کنیم که بتوانیم آپ نماییم.

پی نوشت ۲ : هر کس داخل بازی شد  در قسمت نظرات بگوید تا بقیه هم بدا ند او هست ! به او سر بزنند. (عرض کردیم که جبران می کنیم. بفرما یید!)

پی نوشت ۳ : از خر جماعت ا نتظاری جز خریت نداشته باشید!

پی نوشت ۴ :خیلی طولانی شد. از پست طولانی هم بدمان می آید . این را هم میتوانید به لیستمان اضافه نمایید!

۲ نظر:

سالی گفت...

اين جناب امير رضا که آدرس نداره.

الهه گفت...

چه فايده؟!