یکی از دلهره های اصلی زندگیم:یه روزی بالاخره مجبوری شکار کنی پس تمرین کن نهنگ بودنو! نمــیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــخوام!!! خوش به حالت که با خودت هم سوییی.من هر کاری میکنم "خودم" یه کار دیگه میکنه.
اگه کاری که خودم میخواد و انجام بدم پس منم چی میشه.(این 2 تا هیچ وقت آبشون تو 1 جوب نمیره/بین من و من چه جنگهایی بر پاست!!) نهنگ یه موجود بی گناهه که اگه لطیف باشه همیشه عذاب وجدان داره : خلقتش طوریه که گرفتن حقش باعث عذابه.
۸ نظر:
باحال بود !
چقدر ذهنتو دوست دارم و چقدر نوشتنتو بیشتر!
همينطوري يادِ اين شعرِ ناظم حکمت افتادم :
به من گفت بيا،
به من گفت بمان،
به من گفت بخند،
به من گفت بمير.
آمدم،
ماندم،
خنديدم،
مردم...
میان دو کس,محبتی عظیم وجود نیاید مگر آنکه یکی دیگری را گو ید: ای من!
تو گریه می کنی
من گریه می کنم
تو می خندی
من می خندم
تو از ساختمان خود را به پایین می اندازی
من ادامه می دهم به خندیدن!
یکی از دلهره های اصلی زندگیم:یه روزی بالاخره مجبوری شکار کنی پس تمرین کن نهنگ بودنو!
نمــیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــخوام!!!
خوش به حالت که با خودت هم سوییی.من هر کاری میکنم "خودم" یه کار دیگه میکنه.
اگه کاری که خودم میخواد و انجام بدم پس منم چی میشه.(این 2 تا هیچ وقت آبشون تو 1 جوب نمیره/بین من و من چه جنگهایی بر پاست!!)
نهنگ یه موجود بی گناهه که اگه لطیف باشه همیشه عذاب وجدان داره : خلقتش طوریه که گرفتن حقش باعث عذابه.
و آینه ها دچار فراموشی...
(!)
ارسال یک نظر