۱۳۸۹ آذر ۲۵, پنجشنبه


امسال اولین محرمی بود که مادربزرگی نداشتیم . انگار که اصلا محرمی هم نداشتیم .
هر سال محرم ، هر جا که بودیم شب تاسوعا خودمان را می رساندیم آنجا ، خانه ی مادربزگ ، همه ی خانواده جمع می شدیم . مادربزرگم هر سال شب تاسوعا حلیم بار می گذاشت که تا صبح عاشورا آماده شود . نذر خاصی نداشت ، اما انگار که این حلیم گذاشتن رسمی شده بود برای دور هم جمع شدن ما . این اواخر که بزرگ شده بودیم در هم زدن حلیم هم بعضی وقت ها کمک می کردیم ، اما بیشتر خوردنش را دوست داشتیم . هر صبح عاشورا که در خانه ی مادربزگ از خواب بیدار می شدیم بوی حلیم نشان می داد که آماده ی خوردن است . همه دور سفره می نشستیم و حلیم می خوردیم ، همه .
از بچگی مان همین بود ، کل تاسوعا و عاشورا و شام غریبان را آنجا بودیم . بچه تر که بودیم عشقمان این بود که از جلوی در خانه دسته ی عزاداری رد شود ، ما هم بدویم برویم از پنجره طبقه ی بالا دسته ها را نگاه کنیم ، مردهای سیاهپوشی که پشت علم ها ی دسته شان در دو صف زنجیر می زدند، علم هایی گنده با پرهای رنگارنگ . بهترین وقت عبور این دسته ها هم زمانی بود که در خیابان باریک جلوی خانه ی مادربزگ دو تا دسته هم زمان از روبروی هم می آمدند و به هم می رسیدند . آن وقت علم ها به هم سلام می دادند ، علم های به آن بزرگی رو به روی هم خم می شدند و پرهای رنگارنگشان در هوا تکان می خورد و بعد با آرامش دو تا دسته از کنار هم رد می شدند و هیچ وقت هم اعضای این دسته ها با هم قاطی نمی شدند !
بزرگ تر که شدیم و اجازه ی بیرون رفتن داشتیم به عشق شربت های رنگارنگ و شیرین در خیابان ها می دویدیم ، از این دسته به آن دسته ، از این هیئت به آن هیئت . تا این که یک روز آنقدری بزرگ شدیم که دیگر آن همه شربت جذابیتی برایمان نداشت ، یکی دو لیوان بسمان بود و کفایت می کرد از کل محرم . مدتی بعد از آن هم روزی رسید که همان یکی دو لیوان هم ناپدید شدند . اما به هر حال شب تاسوعا هر جا که بودیم باید خودمان را به خانه ی مادربزرگ می رساندیم و صبح عاشورا کنار خانواده حلیم می خوردیم . اصلا این عشق مادربزرگ بود که خانواده کنار او و دور هم جمع شوند .
امسال محرم برای من محرم نبود ، فکر نمی کنم هیچ سال دیگری هم محرم بشود .



۲ نظر:

نینا گفت...

>D:<

Samaneh گفت...

avalin bare e hamchin rasmi ro mishnavam,fekr konam ehtemalan faghat moharam nist ke dige hich vaght nist!