۱۳۸۶ آبان ۱۱, جمعه

گفتند يافت می نشود گشته ايم ما

روی جدول کنار اتوبان نشست . سه ربعی می شد که هیچ کس به او و بطری خالی توی دستش محل نگذاشته بود .حالا دیگر احساس خستگی می کرد  . او مانده بود و یک موتور با باک خالی .

هر چقدر که بطری خالی را برای ماشین های در حال عبور بیشتر تکان داده بود ؛ بیشتر نا امید شده بود .

زیر لب با خود گفت : " دولت مهرورز ... مهرورزی ... مهر ... "

آهی کشید و دوباره به ماشین هایی که از دور می آمدند و در دور گم می شدند ؛ چشم دوخت ...

۲۳ نظر:

کمشده گفت...

داری سياسی می شی مگه ينجت شور شده !!!

ماندا گفت...

چه زيبا می شود مهرورزی را با يک بطری خالی در کنار اتوبان سنجيد !!

مهربانی هايم کو؟!!

باکم روز به روز خالی ميشود

و مهربانی هايم روز به روز کمتر...

آهای مرد کنار جاده

مهربانی هایم را ندیدی ؟

جای میان همین خیابانها گمش کردم ...

کنار اتوبان

کنار خستگی

با لبی تشنه تر از لبان یک بطری !

....

عروسک نحس گفت...

ببین خر جون!

خب...

پیاده که می شه گز کرد!

اینطوری انقدم حال می ده که نگو!

بيمار ذهنی متولد آگوست ! گفت...

فکر ميکنم به چيزی فراتر از بنزين نياز دارد بطريه خالی ام !

...

هه !

مهربان گفت...

سلام

تو اين سهميه بندی چه انتظار هااااااااااا

وقتی دستامون پر از گل هست به هم خار پرت ميکنيم چه برسه به وقتی که.........

مهربان گفت...

سعی کن توی ابشخوره خودت نفس بکشی

سرت رو اينور اونور نکن

عر عر عر

سارا خانم گفت...

سلام رفيق

دست رو دلم نذار که دلم خونه

----------------------------

به تازه هنوز مونده

به جائی برسيم که گوشت تن همو بخوريم

اينقده مزه ميده

مانيسا گفت...

سیاست یعنی لباس تمدن بر تن طمع کردن یعنی در گرداب بلا گیر کردن این حرف ها هیچ چیز رو عوض نمی کند ما مملکت ۵۰۰۰ ساله ایم پس تا ۴۹۷۰ سال دیگه باید صبر کرد تا شاید اتفاقی بیفتد اين جوری فقط خودت رو تو دردسر می اندازی البته بدون که من هم با تو موافقم ولی اين راهش نيست

خرمگس گفت...

خداوند ۴ سال بعدی را به خير بگذراند!!

لبخند گفت...

سلام

خوشم اومد از اين عکس گوشه ی وبلاگ. خيلی دلنشينه.

البته مزايای مهرورزی زياده و گاهی زيادتر از همیشه!

چرندگوی نه چندان بزرگ گفت...

پيش .ن: ما هم کلی دلمان تنگ شده بود برای توهماتتان!! البت هنوز هم گويا خبری نيست ازشان!!

......................

بايد به ريشه ها گذشتمان بازگشت کنيم!! استفاده بهينه از چهارپايان!!!!

فرزاد گفت...

خيلی بيشتر از اونی که فکر ميکردم فهميده ای !!!

مبهم گفت...

:)

هه!!

کاوه گفت...

مات اين پست شما رو همان روز اول خوانديم

اما احساسمان خنثی است

anee wiljet گفت...

همين پستت کافيه تا بهونه برای پايين انداختنت از بالای برج ميلاد رو پيدا کنن!

ليمو بانو گفت...

مهر . . . مهر مادری . . .مادر . . .مادرتان را دولت مهرورز.

نگار گفت...

در اين جور مواقع بنشينيد و به افتخاراتی که پريزدينت الحمدی نجات برای کشورمون به ارمغان آورده بيانديش عزيز دل برادر محمود!!!

خطاط گفت...

سلام

من بهت تبريک می گم بابت استعدادی که تو نوشتن داری موفق باشی

ناشناس گفت...

اگه ۱کم من بودن رو هم امتحان کنی بد نيست.حال ميده.همش ميگی:من

مژده گفت...

مهر

خنده ام می گيرد

گر يافتيد من رو هم خبر کنيد

زيبا بود ...

ساده گفت...

مهر؟

يعنی چی اصلا؟

اصلا چه معنی داره؟

آدما از مهر حرف می زنن

ما حق نداريم

دانشجو نما گفت...

ربطی به دولت مهرورز و مهرورزی و اين چرت و پرتا نداره

ايراد از خود گياروه !

طرف اگه گدايی بلد بود که نميرفت گوشه اتوبان بشينه که !

والا از اونجا الاغم رد نميشه٬ ديگه چه برسه به آدم که بتونه دست تو جيبش کنه !!

نهاله گفت...

ايول بابا راستش اولش اصلا فکر نميکردم اين جوری باشه!!!