روی جدول کنار اتوبان نشست . سه ربعی می شد که هیچ کس به او و بطری خالی توی دستش محل نگذاشته بود .حالا دیگر احساس خستگی می کرد . او مانده بود و یک موتور با باک خالی .
هر چقدر که بطری خالی را برای ماشین های در حال عبور بیشتر تکان داده بود ؛ بیشتر نا امید شده بود .
زیر لب با خود گفت : " دولت مهرورز ... مهرورزی ... مهر ... "
آهی کشید و دوباره به ماشین هایی که از دور می آمدند و در دور گم می شدند ؛ چشم دوخت ...
۲۳ نظر:
داری سياسی می شی مگه ينجت شور شده !!!
چه زيبا می شود مهرورزی را با يک بطری خالی در کنار اتوبان سنجيد !!
مهربانی هايم کو؟!!
باکم روز به روز خالی ميشود
و مهربانی هايم روز به روز کمتر...
آهای مرد کنار جاده
مهربانی هایم را ندیدی ؟
جای میان همین خیابانها گمش کردم ...
کنار اتوبان
کنار خستگی
با لبی تشنه تر از لبان یک بطری !
....
ببین خر جون!
خب...
پیاده که می شه گز کرد!
اینطوری انقدم حال می ده که نگو!
فکر ميکنم به چيزی فراتر از بنزين نياز دارد بطريه خالی ام !
...
هه !
سلام
تو اين سهميه بندی چه انتظار هااااااااااا
وقتی دستامون پر از گل هست به هم خار پرت ميکنيم چه برسه به وقتی که.........
سعی کن توی ابشخوره خودت نفس بکشی
سرت رو اينور اونور نکن
عر عر عر
سلام رفيق
دست رو دلم نذار که دلم خونه
----------------------------
به تازه هنوز مونده
به جائی برسيم که گوشت تن همو بخوريم
اينقده مزه ميده
سیاست یعنی لباس تمدن بر تن طمع کردن یعنی در گرداب بلا گیر کردن این حرف ها هیچ چیز رو عوض نمی کند ما مملکت ۵۰۰۰ ساله ایم پس تا ۴۹۷۰ سال دیگه باید صبر کرد تا شاید اتفاقی بیفتد اين جوری فقط خودت رو تو دردسر می اندازی البته بدون که من هم با تو موافقم ولی اين راهش نيست
خداوند ۴ سال بعدی را به خير بگذراند!!
سلام
خوشم اومد از اين عکس گوشه ی وبلاگ. خيلی دلنشينه.
البته مزايای مهرورزی زياده و گاهی زيادتر از همیشه!
پيش .ن: ما هم کلی دلمان تنگ شده بود برای توهماتتان!! البت هنوز هم گويا خبری نيست ازشان!!
......................
بايد به ريشه ها گذشتمان بازگشت کنيم!! استفاده بهينه از چهارپايان!!!!
خيلی بيشتر از اونی که فکر ميکردم فهميده ای !!!
:)
هه!!
مات اين پست شما رو همان روز اول خوانديم
اما احساسمان خنثی است
همين پستت کافيه تا بهونه برای پايين انداختنت از بالای برج ميلاد رو پيدا کنن!
مهر . . . مهر مادری . . .مادر . . .مادرتان را دولت مهرورز.
در اين جور مواقع بنشينيد و به افتخاراتی که پريزدينت الحمدی نجات برای کشورمون به ارمغان آورده بيانديش عزيز دل برادر محمود!!!
سلام
من بهت تبريک می گم بابت استعدادی که تو نوشتن داری موفق باشی
اگه ۱کم من بودن رو هم امتحان کنی بد نيست.حال ميده.همش ميگی:من
مهر
خنده ام می گيرد
گر يافتيد من رو هم خبر کنيد
زيبا بود ...
مهر؟
يعنی چی اصلا؟
اصلا چه معنی داره؟
آدما از مهر حرف می زنن
ما حق نداريم
ربطی به دولت مهرورز و مهرورزی و اين چرت و پرتا نداره
ايراد از خود گياروه !
طرف اگه گدايی بلد بود که نميرفت گوشه اتوبان بشينه که !
والا از اونجا الاغم رد نميشه٬ ديگه چه برسه به آدم که بتونه دست تو جيبش کنه !!
ايول بابا راستش اولش اصلا فکر نميکردم اين جوری باشه!!!
ارسال یک نظر