به نینا،
او که یک فرشته است .
آکاردئون زن
آکاردئون زن پیرزن را نگاه کرد . روی پله های ورودی یک خانه نشسته بود ، سر به زیر انداخته و نقطه ای را خیره می نگریست . زنبیل خریدش نیز در زیر دو پا جا خوش کرده بود . به شدت عرق می ریخت و از نفس هایش خستگی می بارید .
در چین و چروک چهره ی سالخورده اش غمی بود .
* * * *
عرض کوچه را طی کرد تا به پیرزن برسد . چند قدمی بیشتر با او فاصله نداشت که پیرزن سرش را به سمت بالا چرخاند و به او نگاهی اندخت . آکاردئون زن لبخندی بر لب ظاهر کرد و چند قدم باقی مانده را نیز طی نمود . هنگامی که ایستاد پیرزن هنوز او را می نگریست . بی هیچ حرفی چشمانش را بست و شروع کرد به نواختن . صدای جادویی آکاردئون را در فضای کوچه رها نمود . نواخت و نواخت .
* * * *
پیرزن نیز چشمانش را بسته بود . صدای جادویی آکاردئون او را مسحور می کرد . عجیب آرامشی داشت این نوا ، گو انگار که او را از زمان جدا و چون سیالی در آرامش غوطه ور می ساخت . تک تک نت ها در وجودش جاری می شدند و او بود که سرشار می گشت از رنگ ، زندگی بود که بر جانش می نشست .
پیرزن در عالمی دیگر سیر می کرد .
* * * *
آکاردئون زن دست از نواختن کشید . چشمانش را باز کرد و به پیرزن نگاهی انداخت . هنوز باز نگشته بود . هنوز در عالم دیگر بود . منتظر بازگشت او ایستاد .
پیرزن آرام آرام چشمانش را باز کرد . گو از خوابی عمیق بیدار شده باشد . نگاهش به آکاردئون زن افتاد که روبرویش ایستاده بود و او را می نگریست .
پیرزن یک دست را روی زانو گذاشت و با دیگری دسته ی زنبیلش را گرفت . به آرامی و با زحمت روی پا ایستاد ، کمر خمیده اش را کمی راست کرد .
رو به آکاردئون زن لبخندی زد و به سوی انتهای کوچه به راه افتاد .
* * * *
آکاردئون زن با لبخندی دور شدن پیرزن را می نگریست ...
۱۸ نظر:
گاهی فکر میکنم در این همه دوندگی و ازدحام شاید همین نوازنده های دوره گرد می توانند بگویند
ما صداهای زیبایی در خاطره های قدیم داشته ایم .
ساده بود و روان .... به زلالی آب جاری ....
گاهی فکر می کنم ما جاهای غیرعادی دنبال تفاهم و یک لحظه حس مشترک می گردیم .
بهروز من دیگه روم نمیشه نظر بدم که!
>:D<
بچه که بودم عموم یه آکاردئون داشت که بچه های عموم از حسودی هر وقت می رفتم خونشون قایمش می کردن و چقد من دوس داشتم توی دستم بگیرمش .
در مورد کیارستمی دوسش دارم چون یه فیلمسازه خاصه و اکثر فیلماشو هم دارم و دیدم ولی اونایی رو که اسم بردم بیشتر دوس دارم . ماشالله چه خر نکته سنجی !
این آكاردئون زن هم كور بود؟
مال مخمل باف كه كور بود!!
در فيلم ســكــس و فلسفه كه در تاجيكستان فيلمبرداري شده يك آكاردئون نواز بود كه او هم كور بود!!
خوندم... جالب و قشنگ بود.
Neveshtat hesse jalebi dasht.
(:
اگر در این حیات مست و گنگ و نامفهوم
هنوز چیزی برای دیدن و لذت
چیزی برای مهر و ترحم
برای پر کردن قاب عکس های خالی زندگی
باقی مانده باشد
تصویر مردانی است که معصومانه زل زده اند به دوربین حقیری
که با غرور در پی کشف معنای زندگی است
- مصطفی مستور -
چه خوش گفت!!
زن آکاردئون زن زنا میکند ... بزنش......
از این که آکاردئون چیه میگذریم.....
ولی از تفرق زن ها در میان جملات نمیتوان گذشت......
سلام خر جونم
گفتم بیام احوال پرسون
نمیخوای آپ کنی تنبلللللللللل
دلمان تنگیده است !!
سلام
من هستم دوباره.....
راستش اول كه عنوان رو خوندم فكر كردم وارد يك وب طنز شدم.. اما آكاردئون زن اصلا طنز نبود... خوب بود اما
به هر حال كمي هم اعتماد به نفست بالاست... فهيم؟ نسبتا فهيم؟ خيلي از خودت مطمئني
موفق باشي
آکاردئون زن بود یا پیر زن؟
سلام
ممنون از نظرتان...
یک نظر هم به صورت خصوصی برایتان می فرستم... بخوانیدش
تو سردته...
ولی من پختم
جالب بود یه سوال!
این خره خیلی آشناست اینجا کجاست عکس گرفتی؟من این خره رو می شناسم!
جریان چیه ؟!!! مثل سابق اکتیو نیستی ؟
ارسال یک نظر