۱۳۸۸ تیر ۳۱, چهارشنبه

عروسک ها

aroosak

آقای جیم عروسک گردان است .

دیشب عروسک های خیمه شب بازی آقای جیم قیام کردند !

در حالی که بندهای دست و پاشان را می بریدند

فریاد می زدند :

ما دیگر حرف های تو را گوش نمی کنیم آقای جیم !

ما دیگر هر کاری که بگویی را انجام نمی دهیم آقای جیم !

ما دیگر آزادیم آقای جیم !

اما آقای جیم خواب بود

آقای جیم صدای عروسک ها را نمی شنید

دیشب عروسک های خیمه شب بازی آقای جیم قیام کردند

دیشب عروسک های خیمه شب بازی آقای جیم ، دیگر عروسک نبودند ...

دیشب آقای جیم تنها شد ...

۲ نظر:

ساناز گفت...

این داستانک رو دوست داشتم. ولی من اگه می خواستم بنویسمش یه کم کمتر شعار می دادم. البته که اگه به فکرم رسیده بود تا حالا نوشته بودمش پس به نظرم دیگه نباید حرف زیادی بزنم.

بهروز گفت...

شعار !؟ شعارم کجا بود ! D:
من فکر می کنم بالاخره یک روزی ، این سرنوشت محتوم همه ی دیکتاتور ها ست .