دیالوگ با خودم
صفحات
درباره ی دیالوگ
وبلاگ
قفسه ی کتاب
لحظه های تهران
۱۳۸۸ بهمن ۲۶, دوشنبه
آنقدر تماشایت کردم تا چشم هایم کور شدند ...
درد داره ، خیلی هم درد داره ، شاید تو هیچ وقت نفهمی من چقدر درد می کشم ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر