۱۳۸۹ خرداد ۲۴, دوشنبه

تانگو


دوست دارم برم ریودوژانیرو ، اونجا یاد بگیرم تانگو برقصم ؛ بعد وقتی که حرفه ای شدم و خیلی خوب می رقصیدم ، یکی از شب های تابستونی داغ ریودوژانیرو توی یه کافه ، با یه دختره شروع کنیم به رقصیدن ؛ اونقدر برقصیم و برقصیم و برقصیم تا آخرش جفتمون از حال بریم .



۲ نظر:

Samaneh گفت...

manam doost daram!age hamoon shab e dagh e tabestooni ,manam oonja boodam ,mitoonam oon dokhtare basham?sa'y mikonam ye shab oonja basham

خر نسبتا فهیم گفت...

بله بله ، صد در صد ، چه خوب >D:<