۱۳۸۸ آبان ۲۱, پنجشنبه

So afraid of rejection , hide inside ourselves *


می ترسم بهت بگم ازت خوشم اومده و دوست دارم ، بهم بخندی و مسخره ام کنی ، یا ناراحت بشی و چیزی بگی ؛ یا هر اتفاق بد دیگه ای بیفته .
عذاب ها و ترس هایی که همیشه هستن ...


* Riverside / Schizophrenic Prayer


۳ نظر:

Samaneh گفت...

breaking the cage set by ourself would be a real pain and a real joy.

farnaz گفت...

نترس ... تا زمانی که بترسی عذاب هست وقتی نترسی دیگه عذاب محلی از اعراب نداره...

نازي گفت...

بهش نگو ... اگه مي ترسي يعني هنوز وقتش نشده .