ِ
با اینکه می دانم سهم من نیستی اما آنقدر دوستت دارم که نمی توانم فکرت را از کله ام به در کنم .
پی نوشت : دوباره افتاده ام به اینگونه نوشتن ، تقصیری ندارم . خب وقتی کسی را دوست داشته باشی اما بدانی نمی شود که بشود ، برای تو که هنری جز کتاب خواندن و خیال پردازی نداری ، راهی نمی ماند جز نوشتن در وبلاگ متروکه ی خودت .
با اینکه می دانم سهم من نیستی اما آنقدر دوستت دارم که نمی توانم فکرت را از کله ام به در کنم .
پی نوشت : دوباره افتاده ام به اینگونه نوشتن ، تقصیری ندارم . خب وقتی کسی را دوست داشته باشی اما بدانی نمی شود که بشود ، برای تو که هنری جز کتاب خواندن و خیال پردازی نداری ، راهی نمی ماند جز نوشتن در وبلاگ متروکه ی خودت .
۳ نظر:
):
:*
اتفاقاً من خوشم می آد از این جور نوشتن . خیلی بی شیله پیله اس .
موفق باشی ..
ارسال یک نظر