۱۳۸۹ خرداد ۲, یکشنبه

یکی بود دیده نشد


تو خودم فرو می رم ، تو خودم گم می شم ، تو خودم له می شم ، تو خودم غرق می شم ، تو خودم فراموش می شم ... خودم ... خودم ... خودم ...


پی نوشت : خنده های الکی از روی اجبار ، گریه های شبانه ی زیر دوش و روی بالشت ؛ با هنرمندی یه مشت آدم عوضی ،عوضی هایی که مثل قارچ دور و بر مو گرفتن .



هیچ نظری موجود نیست: