اکثر روز را می خوابم تا به تو فکر نکنم ، آن وقت تو ، توی خواب هم دست از سر من بر نمی داری .
می ترسم خودم را هم که بکشم ، آن دنیا فرشته ی عذابم شبیه تو باشد !!
۸ نظر:
amirreza
گفت...
همیشه به آن چیزی که تو فکر میکردی کمتر فکر میکردم !! بعضی وقتها تو انقدر درگیر فکرت بودی که من جز بازیگر افکار تو نبودم که باید لبخند میزدم تا این اثر چندین ساله تو سالم بماند!! یادش بخیر چقدر تأییدت کردم تو می اندیشیدی و من میگفتم آری!!دروغ است که بگویم عاشقت نبودم!! خیلی زیباییها را کمتر دیدم تو میخواستی من ببینم، آری!!اتاق عشق من و تو همیشه روشن بود ،اما چه حیف که با چشمان بسته به دنبال هم میگشتیم.می دانی که خیلی دوستت دارم ولی چند روزی است که اتاق تاریک تر شده است، میدانی!! میخواهم بگویم عاشقت هستم اگر یکبار تو بازیگر نمایش من باشی.
۸ نظر:
همیشه به آن چیزی که تو فکر میکردی کمتر فکر میکردم !! بعضی وقتها تو انقدر درگیر فکرت بودی که من جز بازیگر افکار تو نبودم که باید لبخند میزدم تا این اثر چندین ساله تو سالم بماند!! یادش بخیر چقدر تأییدت کردم تو می اندیشیدی و من میگفتم آری!!دروغ است که بگویم عاشقت نبودم!! خیلی زیباییها را کمتر دیدم تو میخواستی من ببینم، آری!!اتاق عشق من و تو همیشه روشن بود ،اما چه حیف که با چشمان بسته به دنبال هم میگشتیم.می دانی که خیلی دوستت دارم ولی چند روزی است که اتاق تاریک تر شده است، میدانی!! میخواهم بگویم عاشقت هستم اگر یکبار تو بازیگر نمایش من باشی.
نگران فرشته عذابت نباش!!
شباهت فرشته عذابت با معشوقه ات!!!!
این است لطافت عشق:)
بیشتر نگران خودمم !! D:
به به ، شما باید بیشتر از اینا وبلاگ بنویسی !
حرفات بوي دلتنگي ميده.
بگذار سر به سینه من تا بگویمت
اندوه چیست!عشق کدام است! غم کجاست!
....
دلتنگی های آدمی را ، باد ترانه ای می خواند ...
ارسال یک نظر